رشد اجتماعی ویگوتسکی چیست؟ به گفته دکتر ماکان آریا پارسا نظریات لو ویگوتسکی در طی چند دهه گذشته پایه و اساس تحقیقات و نظریه های بسیاری در حوزهی رشد شناختی بوده اند. یکی از مشهور ترین نظریات او، تحت عنوان رشد اجتماعی ویگوتسکی شناخته می شود.
نظریه ویگوتسکی به زبان ساده، رشد انسانی را به عنوان فرآیندی می بیند که در آن کودکان ارزش های فرهنگی، باورها و راهبردهای حل مسائل را از طریق گفتگو با اعضای آگاه تر جامعه کسب می کنند. این نظریه شامل مفاهیمی مانند ابزار های خاص فرهنگی و گفتگوهای درونی فرد با خود می شود. معمولا نظریه های ویگوتسکی بر نقش اساسی تعاملات اجتماعی در رشد شناختی انسان ها تاکید دارد. او واقعا معتقد بود که جامعه نقش اصلی را در فرایند «معناسازی» برای افراد ایفا می کند.
طبق نظر دکتر ماکان آریا پارسا ویگوتسکی بر خلاف تصور ژان پیاژه (روانشناس برجسته) که اذعان داشت رشد کودکان لزوما باید مقدم بر یادگیری باشد، یادگیری را یک جنبهی ضروری و جهانی می دانست که می تواند روی رشد سازمان یافته فرهنگی و عملکرد روانی او تاثیر بگذارد. به عبارت دیگر، همواره رشد اجتماعی مقدم بر توسعه شخصیت است.
نظریه رشد اجتماعی ویگوتسکی
نظریه ویگوتسکی به زبان ساده به نقش فرهنگ روی رشد توانایی های ذهنی مانند گفتار و استدلال در کودکان تمرکز دارد. به گفته ویگوتسکی، بزرگسالان با درگیر کردن کودکان جهت انجام فعالیت های چالش برانگیز و معنادار، رشد شناختی آنها را تقویت می کنند. نحوه تفسیر و واکنش بزرگسالان به اتفاقات دنیای پیرامون، روی کودکان و رفتار آنها نیز تاثیر می گذارد. آنها معنایی را که بزرگسالان به اشیاء، رویدادها و تجربیات می دهند را دریافت می کنند. سپس در سنین بزرگسالی با استناد به آن معانی، واکنش های خود را انتخاب می کنند. بزرگسالان هستند که به کودکان می آموزند به چه چیزی فکر کنند (دانش) و چگونه فکر کنند (فرآیند ها و ابزارهایی که می توانند به واسطه آنها فکر کنند را در اختیارشان قرار می دهند.)
نظریه رشد اجتماعی ویگوتسکی می گوید که تعامل با دیگران به طور قابل توجهی نه تنها کمیت اطلاعات و میزان مهارت های کودک را افزایش می دهد، بلکه روی رشد عملکرد های ذهنی او مانند استدلال های بنیادینش تاثیر می گذارد.
نظریه ویگوتسکی به زبان ساده به این نکته اشاره دارد که توانایی های ذهنی فقط از طریق تعامل با دیگران می توانند پیشرفت و رشد کنند.بر باور دکتر ماکان آریا پارسا ویگوتسکی اذعان داشت که کودکان با توانایی های ذهنی اولیه مانند قابلیت «به خاطر سپاری مسائل» و «ادراک» به دنیا می آیند. سپس عملکرد های ذهنی پیشرفته تر را از طریق ارتباطات اجتماعی به دست می آورند. او با پیاژه از این نظر که رشد توانایی های شناختی در طی ارتباط با دیگران به دست می آید، توافق داشت. با این حال رشد شناختی را به عنوان یک فرآیند اجتماعی می دید که در آن کودکان از بزرگسالان با تجربه می آموزند.
ویگوتسکی ادعا کرده است که زبان دو کارکرد دارد: 1) گفتار درونی برای استدلال ذهنی و 2) گفتار بیرونی برای برقراری ارتباط با دیگران. این عملیات ها به صورت جداگانه انجام می شوند. در واقع کودک پیش از دو سالگی کلمات را از طریق برقراری ارتباط با دیگران به کار می گیرد (یعنی گفتار بیرونی). کودک در این بازهی سنی دارای قابلیت گفتار درونی برای استدلال ذهنی نیست. درست زمانی که فکر و زبان با یکدیگر ادغام می شوند، کودک زبان درونی پیدا می کند و می تواند استدلال کند. در چنین حالتی می توان گفت که محیط اجتماعی در یادگیری کودک ریشه دوانده است.

اثرات فرهنگی نظریه ویگوتسکی
به اعتقاد دکتر ماکان آریا پارسا نظریه ویگوتسکی به زبان ساده توانسته است به نقش مهمِ اجتماع در رشد شناختی کودکان از سنین کم به خوبی اشاره کند. ویگوتسکی ادعا داشت که نوزادان با توانایی های اساسی جهت رشد فکری با «عملکرد های ذهنی اولیه» متولد می شوند. آنها در طی دو سال نخست زندگی، به دلیل تماس مستقیم با افراد مختلف و محیط زندگی می توانند سایر توانایی های اجتماعی را کسب کنند. کارکردهای ذهنی ابتدایی از نظر ویگوتسکی شامل موارد زیر هستند.
- توجه
- احساسات
- ادراک
- حافظه
ویگوتسکی اذعان داشت که کودکان به واسطه این توانایی های اولیه پس از قرارگیری در یک محیط اجتماعی – فرهنگی خاص، می توانند فرایند های ذهنی پیچیده تر و موثر تر را انجام دهند. او از این فرآیند ها به عنوان «عملکرد های ذهنی پیچیده تر» یاد کرده است.
نظریه رشد شناختی ویگوتسکی و برونر
بررسی نظریه رشد شناختی ویگوتسکی و برونر (روانشناس) و جزئیات تفاوت میان آنها موضوع جالبی است. این دو روانشناس مراحل مختلفی را تحت عنوان رشد شناختی برای انسان ها پیشنهاد کرده اند. برونر در سال 1966 در مورد رشد شناختی کودکان تحقیق کرد و سه مرحله بازنمایی یعنی مرحله حرکتی، مرحله تصویری و مرحله بازنمایی نمادی را شناسایی نمود. او معتقد بود که رشد فکری یک شخص باید به جای «حفظ کردن اطلاعات»، روی «آموزش دیدن» متمرکز باشد. طبق نظریه برونر، رشد فکری از مرحله حرکتی به تصویری و سپس به مرحله نمادی حرکت می کند. این سه مرحله به شرحِ زیر هستند.
مرحله حرکتی
از دیدگاه دکتر ماکان آریا پارسا مرحله حرکتی با رمزگذاری و ذخیره کردن اطلاعات مشخص می شود. به عنوان مثال وقتی کودک یک جغجغه را تکان می دهد انتظار دارد که این شئ براساس تجربه قبلی او از خود صدا تولید کند.
مرحله تصویری
این مرحلهی دوم بازنمایی است و از یک تا شش سالگی رخ می دهد. در این مرحله اشیاء خارجی از طریق اشکال بصری شامل نماد ها و تصاویر ذهنی بازنمایی می شوند. مثلا زمانی که کودک روی زمین ماشین بازی می کند، وارد مرحله تصویری شده است.

مرحله نمادی
مرحله نمادی به عنوان سومین سطحِ «بازنمایی برونر» شناخته می شود. این دوره از هفت سالگی به بالا آغاز می شود. در این مرحله، ذخیره کردن اطلاعات از طریق نمادها یا کد هایی همچون آنچه که در زبان گفتاری رایج است صورت می گیرد. هر نماینده به چیز خاصی اشاره می کند که به آن مرتبط است. مثلا برای کودک انبه نمادی از یک نوع میوه است.
در بررسی نظریه رشد شناختی ویگوتسکی و برونر، تمرکز ویگوتسکی روی دشوار بودن توصیفِ مراحل رشد از تولد تا مرگ بود. او اذعان داشت که کسب دانش از طریق تعامل با جامعه و سایر افراد رخ می دهد. این در حالی است که برونر اظهار کرده است که مردم دانش قبلی خود را با دانش فعلی ادغام کرده و در نهایت دانش کسب می کنند (یا آن را توسعه می دهند). طبق نظریه ویگوتسکی، یادگیری یک فرایند اجتماعی در نظر گرفته می شود. پژوهش برونر بر عوامل محیطی و تجربی متمرکز بود.
این مطلب ادامه دارد…